علی محمد افغانی 1340 (وزیری، 863 صفحه)
ماجرا در شهر کرمانشاه از سال 1313 آغاز میشود و تا حوالی سال 1320 یعنی ورود متفقین به ایران ادامه مییابد.
سید میران سرابی مردی در حدود 50 ساله، کاسبکاری نسبتاً متمکن، با اصول و معتقدات مذهبی، اما آزاده و خیر، رئیس صنف خباز، شوهر کدبانویی زحمتکش و مهربان و بردبار (آهو خانم) و پدر چهار فرزن داست. این زندگی آرام را ورود زنی به هم میزند. روزی در دکان سید میران با زن جوانی (هما) که به خرید نان آمده آشنا میشود. این زن که وجاهت و طنازی خیره کنندهای دارد، از همان آغاز بر سید میران تأثیر میگذارد. هما میگوید که شوهرش او را سه طلاقه کرده، فرزندانش را از او گرفته و از خانه بیرونش کرده است.
. . . .
ادامه مطلب